به گزارش مجله خبری نگار، خیابانهای فلسطین اشغالی مملو از مخالفان بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیمصهیونیستی شده است. آنها کار خود را از نخستین ماههای حکومت وی شروع کردند و پس از مدتی وقفه، بار دیگر در حال اوج گیریاند. پیش از عملیات فلسطینیها در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ اعتراضات داخلی فروکش کرده بود، اما از اوایل هفته گذشته نشان داد بار دیگر قدرت خود را احیا کرده است. جامعه رژیم اشغالگر قدس دو تکه شده و با هیچ اتفاقی بند نمیخورد، حتی جنگ.
اعتراضات در دولت جدید نتانیاهو در مخالفت با لایحه تغییرات غذایی شکل گرفت، اما پس از ۷ اکتبر، دلایل برگزاری تجمعات افزایش یافته است؛ ازجمله تحت فشار قرار دادن دولت برای پذیرش آتشبس و آزادی اسرا. روز یکشنبه هفته قبل، یک نقطهعطف در اعتراضات مربوط به اسرا رخ داد. نظامیان صهیونیست در جستوجوی اسرای صهیونیست در غزه موفق شدند به مکان نگهداری ۶ نفر از آنان یورش ببرند، اما همه آنها کشته شدند. به سرعت و طی چند ساعت اعتراضات صدها هزار نفری در سرزمینهای اشغالی شکل گرفت که بزرگترین تظاهرات از ۷ اکتبر تاکنون شناخته میشود. برخی معتقدند ابعاد این اعتراض با توجه به حضور ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار نفر، حتی از اعتراضات پیشا ۷ اکتبر نیز بیشتر است. این گروه تخمین میزنند پس از ۷ اکتبر، علاوهبر مخالفان لایحه تغییرات قضایی که پای ثابت هر اعتراضی علیه نتانیاهو هستند، به دلیل مدیریت او در جنگ و بهویژه نحوه عملکردش درخصوص اسرا، عده دیگری نیز به صف معترضان اضافه شدهاند.
هسته اصلی عملیات ۷ اکتبر، بیشتر از کشتار نظامیان رژیمصهیونیستی، به اسارت گرفتن نزدیک به ۲۵۰ نفر از صهیونیستها توسط گروههای مقاومت غزه بود. این گروهها تاکید داشتند در ازای آزادی این افراد، باید تمام زندانیان فلسطینی که تعداد آنها به ۷ هزار نفر میرسید، آزاد شوند. اما بنیامین نتانیاهو برای آزادسازی اسرا زیر بار توافق نرفت و تصمیم گرفت دست به عملیات نظامی بزند. هدف اولیه، اعمال فشار نظامی برای آزادسازی اسرا بود و اگر فشارها کاری از پیش نمیبردند، هدف دوم این بود که اسرا با عملیات نظامی پیدا و آزاد شوند. نتانیاهو در ترکیبی از فشار نظامی و قبول خواست مقاومت غزه برای آزادی زندانیان فلسطینی، در یک نوبت در برابر آزادی ۵۰ اسیر صهیونیست، آزادسازی ۱۵۰ زندانی فلسطینی به همراه آتشبس کوتاهمدت و ارائه امکانات و کالا به ساکنان غزه را پذیرفت. در خلال عملیات نظامی صهیونیستها، تاکنون دستکم در ۴ نوبت اسرا زنده آزاد شدهاند. نخستین مورد به آزادسازی یک زن و مورد دوم به آزادسازی چند اسیر دیگر باز میگردد که گفته میشود این افراد خارج از دستان گروههای مقاومت و توسط خانوادهها و خاندانهای غزه به اسارت گرفته شده بودند.
با این حال در سومین عملیات آزادسازی، کماندوهای رژیم موفق شدند ۴ اسیر را با کمک ویژه آمریکا رها کنند. در مورد چهارم نیز که اخیرا رخ داد، یک اسیر مرد آزاد شد؛ هرچند نیویورکتایمز در گزارشی اعلام کرد وی به صورت اتفاقی در غزه یافت شده و عملیات ویژهای در کار نبوده است. وقوع این چهار اتفاق به نتانیاهو کمک کرد تا راهحل آزادسازی اسرا از طریق عملیات نظامی به جای توافق آتشبس را بهعنوان مسیری مطمئن به جامعه معرفی کند. با این حال کشته شدن ۶ اسیر در جریان عملیات آزادسازیشان، مسیر را تغییر داد. پس از این اتفاق بود که از روز یکشنبه هفته جاری، خیابانهای اراضی اشغالی مملو از معترضان شد. تعداد اعتراضکنندگان از ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار نفر تخمین زده میشود که بیشتر آنها مربوط به تظاهراتکنندگان در تلآویو هستند. تنها یک روز پس از این اعتراضات، سندیکاهای کارگری تلاش کردند اقتصاد رژیمصهیونیستی را با اعتصاب تعطیل کنند، اما جدیت دولت و رای دادگاه مبنیبر غیرقانونی بودن این اقدام، تلآویو را نجات داد. با این وجود، اعتراضات گسترده خیابانی همچنان یک بحران بزرگ برای رژیم به شمار میروند.
جبهه داخلی رژیم در حال بردن موجودیت آن به سمت پرتگاه است. اگر نتانیاهو قادر به مدیریت اوضاع نباشد، همزمان با خود به رژیمصهیونیستی نیز ضربهای کاری وارد خواهد کرد. درخصوص بحران داخلی نکاتی وجود دارد.
۱- اعتراضات داخلی در رژیم به موضوعی همیشگی تبدیل شده و هربار با اتفاقی جدید، قدرت میگیرد. در اوایل تشکیل دولت نتانیاهو، دلیل اصلی اعتراضات مخالفت با لایحه تغییرات قضایی بود. در همان دوران، عزل یوآف گالانت، وزیر جنگ بر شدت اعتراضات افزود تا اینکه نتانیاهو با ابقای او موفق به کنترل بحران شد. پس از ۷ اکتبر نیز اعتراضات در قالب مخالفت با روند جنگ و حمایت از آتشبس برای آزاد شدن اسرا جریان پیدا کرده است. این روند نشان میدهد اعتراضات خیابانی و سیاسی رادیکال به یک بیماری مسری برای حکومت نتانیاهو تبدیل شده و همواره او را درگیر خود نگه میدارد.
۲- طولانی شدن دوره ریاست نتانیاهو بر دولت باعث شده تا مخالفان دیگر به مقاطع بلندمدت مانند دورههای ۴ ساله انتخابات پارلمانی برای ساقط کردن او دل نبندند و درگیری مداوم با وی را برنامهریزی کنند. بر همین اساس مخالفان ضمن کارشکنیهای سیاسی و اختلال در روابط خارجی دولت، میکوشند در خیابان نیز شعلههای آتش علیه نتانیاهو را روشن نگاه دارند.
۳- راستگرایان امروزه اکثریت جامعه رژیمصهیونیستی را تشکیل میدهند. در سایه این تحول و با وجود نظام دموکراتیک، آنها دچار دیکتاتوری اکثریت شدهاند. مخالفان از جناحهای میانه و چپ برای ایجاد موازنه در وضعیت سیاست داخلی، درصدد اهرمسازی خارج از چهارچوبهای سیاسی انتخاباتی هستند، زیرا نظام دموکراتیک بر مبنای انتخاب اکثریت، فرصتی در اختیار آنها قرار نمیدهد.
۴- سازوکار سیاسی برای مقابله با نتانیاهو جواب نداده و مساله سیاسی به کف خیابان کشیده شده است. اگر خیابان نیز جواب ندهد، کار به درگیری مسلحانه و ترور میرسد.
۵- اختلافات داخلی رژیم پس از تشکیل دولت کنونی نتانیاهو اوج گرفت، اما در ماههای منتهی به جنگ غزه به میزان زیادی فروکش کرد. با وقوع عملیات ۷ اکتبر، جامعه رژیم به دلیل بروز خطر موجودیتی به سمت وحدت نیز گام برداشت، اما امروزه این اثر از بین رفته و موضوعات ناشی از جنگ باعث بازگشتن خیابانها به وضعیت ماههای اول نخستوزیری نتانیاهو شده است.
۶- یهودیان به لحاظ هویتی به دو گروه تقسیم میشوند؛ یهودیان مذهبی و کسانی که خود را به شکل فرهنگی یهودی میدانند. یهودیان فرهنگی از آداب و رسوم تا حدی پیروی میکنند، اما کمتر به شریعت و ضوابط پایبندند. تفاوت میان این دو گروه در ابتدای تشکیل رژیم در سایه مشکلاتی که وجود داشت، چندان برجسته نشد، اما با افزایش سن رژیم و جاگیر شدن یهودیان در سرزمینهای اشغالی، اختلافات میان این دو گروه تشدید شده است. رژیم در گیرودار یهودیت بهعنوان مذهب، یا یهودیت بهعنوان نژاد و فرهنگ است. سکولارهای میانه و چپ دارای نگاههای فرهنگی بوده و یهودیان سکولار راستگرا و مذهبیان تندرو، پیروان یهودیت بهعنوان مذهب هستند. لیکود بهعنوان نماینده یهودیان سکولار راستگرا، شاید به لحاظ تعریف در دسته نخست جای میگرفت، اما امروزه در ائتلاف با تندروها تغییر ماهیت داده است.
۷- یهودیان سکولار میانه و چپگرا پیرو غرب و محصول نگاه و ارتباط با این مجموعهاند، اما یهودیت سکولار راستگرا یا مذهبی محصول بومی زندگی در سرزمینهای اشغالی هستند. هرچند این گروه در غرب نیز حضور دارند، اما نسبت دو گروه عمده یهودی در داخل سرزمینهای اشغالی و در غرب، برعکس است. راستگرایان در داخل سرزمینهای اشغالی در اکثریت، اما در غرب، اقلیتی در میان یهودیانند.
۸- یهودیان راستگرا و مذهبی قائل به اجرای پروژههای بزرگ، بلندمدت و پرهزینه و ریسکیاند، درحالیکه سکولارهای میانه و چپ کمتر از نگاههای آرمانگرایانه مذهبی که در متون دینی یافت میشود، اثر گرفته و قائل به هزینه دادن برای ایدئولوژی نیستند. امروزه که هزینه برای ایدئولوژی توسط دولت نتانیاهو در قالب جنگ غزه و تلاش برای جنگ فراگیر منطقهای افزایش یافته، این گروه احساس خطر کرده و واگرایی با او را شدت بخشیدهاند.
۹- درخصوص لابیها و وابستگی خارجی، سکولارهای میانه و چپ عوامل غرب در درون رژیم هستند، اما سکولارهای راستگرا و مذهبیهای افراطی، بلعکس هستند. یهودیان مذهبی با ریشههای خاورمیانهای هسته سختی از جوامع محافظهکار را در سرزمینهای اشغالی تشکیل داده و نفوذناپذیرند و راستهای سکولار نیز دارای نفوذ در حکومتهای غربیاند. یک گروه ذاتا عامل غرب در سرزمینهای اشغالی و یک گروه دیگر دارای لابی و نفوذ در حکومتهای غربی است. بر همین مبنا، نوع سیاستورزی و تحرکات سیاسی گروه دوم به رهبری نتانیاهو مستحکمتر و هوشمندانهتر است، زیرا فضای بزرگتری را از موضعی بالاتر مدیریت میکند.
۱۰- صهیونیستها درحال چشیدن طعم سختیهای جنگ ازجمله مشکلات اقتصادی هستند. حتی اگر جنگ امروز تمام شود، بازیابی وضعیت پیش از جنگ تا چند سال زمان میبرد. در این وضعیت ساکنان سرزمینهای اشغالی در حال مشاهده عزم سران رژیم برای طولانی کردن زمان جنگ هستند. بر همین مبنا آنها میکوشند با اعمال فشار بر نتانیاهو که نقشههای او را درک نمیکنند و تخمینی برای اهدافش ندارند، وی را مجبور به توقف جنگ کنند.
۱۱- اگر نتانیاهو بتواند حمله و حضور زمینی در غزه را بهعنوان کارنامه مثبت خود معرفی کند، حملات در مرزهای شمالی و اقدامات مقاومت در کرانه باختری صحنه نمایش بیکفایتی او از دید صهیونیستهاست. بر همین مبنا ابهت او در چشم بسیاری فروریخته است.
۱۲- هزینههای تصمیمات رژیم را نظامیان صهیونیست با خون خود میدهند. مساله تنها اسیران نیستند. نظامیان از وضعیت عملیاتی مداوم خستهاند. آنها باید وضعیت سختی را تحمل کنند و همواره در استرس سررسیدن حوادث باشند. بر همین اساس سران دستگاههای امنیتی حتی گالانت همحزبی نتانیاهو که وزیر جنگ است، با او به اختلاف خوردهاند. این مساله نشان میدهد اعتراضات در کف خیابان، نمایندگی ائتلاف بزرگتری را نسبت به گذشته برعهده دارد، زیرا در دولت نیز طرفدارانی دارد.
۱۳- رژیم دارای ۹ میلیون جمعیت است که ۷ میلیون نفر آن یهودیاند. با توجه به اینکه تعداد یهودیان حاضر در سرزمینهای اشغالی به ۵ تا ۶ میلیون نفر میرسد، تعداد معترضان که تقریبا به شکل مداومی در خیابانها در مقاطع اعتراضی حاضر میشوند، به ۱۰ درصد جمعیت یهودی میرسد.
۱۴- اپوزیسیون رژیم قادر نیستند با استفاده از اعتراضات، آوردهای مناسب برای اثرگذاری بر انتخاباتها به دست آورند. آنها حتی برای فشار بر نتانیاهو نیز بهره چندانی از اعتراضات نبردهاند. تنها راه آنها برای گرفتن خروجی مناسب از تظاهرات خیابانی، رادیکال کردن فضاست که به نظر نمیرسد سران کنونی اپوزیسیون ازجمله بنیگانتز موافق آن باشند. اگر معترضانی که بهطور مداوم در خیابان حاضر شدهاند، سرانی مانند گانتز را در تحقق اهدافشان ناتوان ارزیابی کنند، احتمال دارد به سمت یافتن رهبرانی جسورتر حرکت کنند.
۱۵- نتانیاهو زندگی کنونی و آینده معترضان را با چالش مواجه کرده است. این افراد که از اقشار فرهیخته و فعالان کسبوکارها هستند، اگر به سمت اقدامات رادیکال در داخل سرزمینهای اشغالی حرکت نکنند، احتمال دارد به سمت گزینه جایگزین، یعنی خروج از فلسطین گام بردارند.
۱۶- در اعتراضات اخیر، بزرگترین اعتصاب سراسری در سرزمینهای اشغالی تدارک دیده شد که یک اقدام رادیکال بر بستر اقدامات مشروع و قانونی توسط معترضان بود. هدف چپگرایان از این اعتصاب، فلج کردن زندگی و دولت در سرزمینهای اشغالی بود و به همین دلیل حتی مورد مخالفت دستگاه قضایی قرار گرفت که خود بخشی از نهادهایی به حساب میرود که گفته شده تحت سیطره چپها قرار دارد. «دادگاه عالی کار» این حکم را صادر کرده است. مبادرت به اعتصاب گسترده، از یکسو رادیکال شدن معترضان و از سوی دیگر بروز شکاف میان آنها را نشان میدهد. به عبارتی دیگر اقدام معترضان به میزانی رادیکال بوده که بخش دیگری از نهادهای متاثر از چپگرایان، آن را به صلاح ندانستهاند.
۱۷- نتانیاهو در ماههای اخیر با ارتقای وضعیت در تمام بحرانها روبهرو شده است. او با ترورهای غیرمنتظره از بیروت تا تهران تلاش کرد بحران در محور مقاومت را به سطح بیسابقهای برساند، اما در مقابل خود نیز با ارتقای بحران مواجه شده است. از یکسو یمن و ایران بر قطعی بودن پاسخ خود به تجاوزات رژیم تاکید دارند و از سوی دیگر شدت تنشها با لبنان نیز افزایش یافته است. لبنان روز ۴ شهریور با ۳۲۰ راکت و ۲۰ پهپاد به رژیم حمله کرد که برای نخستین بار، تلآویو نیز در بانک اهدافش بود. در این حمله ۶ پهپاد به مقر یگان ۸۲۰۰ در حومه شمالی تلآویو رسیدند.
همزمان با این تحولات، با انفجار خودروهای بمبگذاری شده در تلآویو و شهرکهای صهیونیستنشین در جنوب کرانه باختری، سیاست بمبگذاریها به ساحل غربی بازگشته است. این ارتقای اوضاع علیه نتانیاهو توسط دشمنان صهیونیستش نیز پیگیری شده است. در میان دولتهای متحد رژیم هم وضعیت مناسب نیست. در روزهای اخیر در اقدامی که خشم تلآویو را برانگیخته، لندن دست به تحریم تسلیحاتی رژیم زده است. انگلیس ۳۰ قلم از میان ۳۵۰ قلم سلاح صادراتی به رژیم را به این دلیل که احتمال استفاده غیرمجاز از آنها وجود دارد، از لیست مبادلات خارج کرده است. لندن خود اذعان کرده که این تحریم نمادین بوده و خطری برای امنیت تلآویو ایجاد نمیکند، اما نفس انجام دادن آن، برای مقامات رژیمصهیونیستی گران آمده است.
منبع: فرهیختگان-سیدمهدی طالبی